یادداشتی بر نمایش «کبوتری ناگهان» نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی محمدرضا مولودی
یادداشت جواد پیشگر بر نمایش «کبوتری ناگهان» نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی محمدرضا مولودی
یادداشت جواد پیشگر بر نمایش «کبوتری ناگهان» نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی محمدرضا مولودی
تئاتر گلستان_جواد پیشگر؛ نمایش «کبوتری ناگهان» بستر اعتراض است، اعتراض به مناسبات و روابط انسانی بین زنان و مردان در ادوار حیات انسان
نمایش کبوتری ناگهان بستر اعتراض است، اعتراض به مناسبات و روابط انسانی بین زنان و مردان در ادوار حیات انسان در جوامع بشری و بخصوص درایران که ریشه ای دیرینه دارد، و نویسنده با نشانی و نشانه ای و انتخابی هدفمند در دوران قاجار طرح موضوع و بیان هدف کرده است. طرح نابسامانی های اندرونی زنان محبوس در خانه های تاریک که در باغی سبز بنا شده است، اثر به رنج ها و آلام و امیدها و آرزوهای دست نیافتنی زنانی می پردازد که بلاانقطاع تا به امروز در ایران محسوس و در جریان است.
رویکرد واقع گرایانه نویسنده بدون هیچ قضاوتی مضمون و هدفمندی اثر را به عهده مخاطبش میگذارد و کارگردان نمایش نیز بر این اصل وفادار بوده و هوشمندانه تماشاگرش را برای دریافت خویش از اجرا آزاد گذاشته است.
موردی که بسیار حائز اهمیت است انتخاب نمایش «کبوتری ناگهان» برای اجراست، تاریخ معاصر ایران در دهه های پیشین کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تاریخی که سرشار از نکات و موضوعاتی است که آگاهی از آن چراغ راهیست برای نسل امروز و آیندگان. انتخاب این اثر توسط کارگردان، نشان از دغدغه های فردی و اجتماعی ایشان دارد که قابل تآمل است، در اجرا باران که نشانه از پاکی و پاکیزگی و بالندگی دارد و مدام در حال بارش است نه تنها اتفاقی را در دیدگاه ها و مناسبات انسانی شخصیت های نمایش نمیگذارد، بلکه مورد تنفر واقع میشود، و باغ که همیشه نشان از سبزی و تازگی دارد و بستریست برای یافتن حالی خوش و رهایی انسان از خانه های به ظاهر فراخ اما بلازده و تنگ، تاریک مینماید، باغی که آدم های نمایش از حضور یافتن در آن هراس دارند و گاهی محلی میشود برای تمشیت آنان.
شخصیت ها (زنان و مردان، مردانی که در مقابل تماشاگر نیستند اما حضوری پررنگ در تاریکی باغ و خانه و درونیات زنان دارند) در سکون و سکوت و رنج و حسد و ناباروری و گذشته و حال به ظاهر پرافتخار خویش روزگار میگذرانند، اما حرف و حدیثی خوش و پیش برنده ندارند.
کارگردان اثر با درکی درست و شناختی هوشمندانه از زبان شاعرانه نمایش با استفاده از دو صندلی ثابت در انتها و ابتدای صحنه، این عدم تحرک و سکون این چنین زندگانی ها را به خوبی به اجرا درآورده است و صحنه ی پایانی نمایش که بسیار زیبا و آگاهانه طراحی شده بود، پایانی سرشار از اعتراض. همان عنصری که آقای مولودی را به انتخاب چنین اثری واداشته است.
این یادداشت تنها اشاره ای است به بلند قامتی درام نویس توانای ایران محمد چرمشیر و انتخاب و درک صحیح از اثر توسط کارگردان آقای مولودی درباره چگونگی و کیفیت اجرا.
تئاتر گلستان_جواد پیشگر